ایدنا (رسانه تبلیغات ایران)– فاطمه وطندوست: هر از گاهی جنگ بحث بر سر جعل نام تاریخی خلیج فارس در رسانه ها مورد توجه قرار میگیرد؛ هربار به بهانه ای! این روز ها هم بحث هایی درباره تحریف نام خلیج فارس تلاش برخی کشورها برای تغییر آن به نام جعلی خلیج عربی داغ است. تلاش برخی کشورها برای تغییر آن به نام جعلی خلیج عربی داغ است.
ماجرا البته از انتساب یک خبر به رئیس جمهور آمریکا آغاز شد؛ آنجا که آسوشیتدپرس در گزارشی از تلاش ترامپ برای تغییر نام خلیجفارس خبر داد! سوای اینکه چنین تلاشی مضحک و غیرعقلانی است اما در واقعیت امر، برخی کشور های عربی حوزه خلیج فارس تلاش دارند با استفاده گسترده از نام جعلی(خلیج عربی)در اسناد حقوقی و رویدادهای حوزه صنعت سرگرمی و تبلیغات تجاری، نامی را که هزاران سال در نقشه های جهان به عنوان Persain Gulf شناخته میشد، تحریف و جایگزین کنند. اما این رقابت تنهایک اختلاف ژئوپلیتیکی نیست؛ بلکه نمونه ای کامل از رقابت در برند سازی جغرافیایی است. رقابتی که امروزه در متن اقتصاد دیجیتال، صنعت گردشگری و سیاست تبلیغاتی دولت ها جایگاهی راهبردی یافتهاست.
برندسازی جغرافیایی
در دنیای امروز، جغرافیا دیگر فقط مختصات فیزیکی روی نقشه نیست؛ جغرافیا بخشی از هویت تجاری، سیاسی و رسانه ای کشورها شدهاست و برندهای ملی و منطقهای برمبنای موقعیت جغرافیایی شکل میگیرند. در این میان خلیج فارس نیز یک برند تاریخی و تمدنی است. نامی که نه فقط ریشه در هزاران سال تاریخ، اسناد، نقشه ها و متون دارد؛ بلکه به طور خاص برای ایران بخشی از قدرت نرم و نماد هویتی_فرهنگی آن به شمار میرود. اما کشور های عربی جنوب خلیج فارس، در دو دهه اخیر تلاش کردهاند تا با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی، رسانه ای و ورزشی، این نام را تغییر دهند. یعنی در واقع روایتی تازه و متفاوت از هویت منطفه ای ارائه کنند.
از تحریف تا تبلیغ
در نگاه ابتدایی به نظر میرسد که این تغییر نام صرفا مسئله ای نمادین و سیاسی است؛ اما این اقدام در واقع بخشی از یک پروژه راهبردی تبلیغاتی و اقتصادی است. کشور های عربی حاشیه خلیج فارس مانند امارات و قطر و عمان به خوبی دریافتهاند که کنترل بر نامها و روایتهای تاریخی و جغرافیایی می تواند در تثبیت موقعیت تجاری، توسعه گردشگری و ورود گسترده سرمایههای خارجی و توسعه مناسبات با کمپانیهای بزرگ و حتی اعتبار بین المللی آنها تاثیر بسزایی بگذارد.
نوری از دریچه افکار عمومی
تلاش کشور های عربی برای تثبیت این تغییرنام سبقه تاریخی دارد و برای آن برنامه ریزی های بلندمدتی صورت گرفتهاست. برای مثال: برگزاری مسابقات ورزشی با عنوان Arabian Gulf Cup و استفاده گسترده تبلیغاتی ازاین نام در شرکت های هواپیمایی، رسانهای انگلیسی زبان منطقه یا حتی در کمپین های تبلیغاتی کشورهای عربی، نشان دهنده تلاش مستمر این کشورها برای رسیدن به یک هدف است و آن هم تثبیت این نام جعلی با استفاده از مهندسی افکار عمومی جهانی است.
تحریف نام خلیج فارس تنها یک دعوای فرهنگی نیست؛ بلکه تهدیدی برای هویت اقتصادی ایران و جایگاه آن در بازارجهانی خاورمیانه است. این اتفاق در واقع بخشی از برندینگ بازارهای کشور های عربی در منظقه است و تلاش دارد تا هویت منطقه را در قالب هویت عربی غیرایرانی تبیین کندو تغییر نام خلیج فارس، در کنار جوانب و جبهههای حقوقی و سیاسی موضوع در سپهر اقتصادی و برندینگی کشور های منطقه نیز اثر دارد و بدیهیاست که اعتبار برند بازارهای عربی را در منطقه تحت تاثیر قرار میدهد.