صداوسیما سالهاست که با بحران مخاطب دست و پنجه نرم میکند. کاهش مداوم مخاطبان تلویزیونی و در ادامه احتمال کاهش ارزش تبلیغات تلویزیونی باعث شده تا مدیران سازمان دوباره دست به دامن برندهای قدیمی خود از جمله پایتخت، مهران مدیری، جناب خان، کلاه قرمزی و … شوند. این در حالی است که پیش از این چالشهای بسیاری بر سر برنامههای سلبریتیمحور شکل گرفته بود.
به گزارش ایدنا (رسانه تبلیغات ایران) از سال 1380 به بعد بسیاری از پیمانکاران تبلیغاتی تلویزیون تلاش کردند تا با ساخت سریالهای کمدی و جذاب، مخاطبان را پای تلویزیون نگاه دارند و ارزش تبلیغاتی شبکههای مختلف را بالا ببرند. بسیاری از سریالها و برنامههای کمدی در این دوره با همین هدف تولید میشدند. در همین زمان هم البته تبلیغات تلویزیونی دوران اوج خود را سپری میکرد.
از اوایل دهه 90 به این سو با ورودی گوشیهای هوشمند به زندگی روزمره، ورود نسل جدید به بازار کار و تحصیل، ایجاد شکافهای بزرگ میان فرهنگ جاری در تلویزیون و فرهنگ روزمره زندگی عموم و … جعبه جادو به محاق رفت. میزان مخاطبان برنامههای تلویزیونی روز به روز کمتر شد و از نزدیک بع 80 درصد در سالهای اوج به کمتر از 15 یا 20 درصد در سالهای اخیر رسیده است.
نظر سنجی ایسپا که اخیرا با عنوان وضعیت فرهنگی دانشجویان ایارن منتشر شده نشان میدهد که نسل جدید، یا همان نسل زد تقریبا با تلویزیون رسمی کشور بیگانه است. کمتر از 11.5 درصد از این نسل از دانشجویان فیلمها و سریال را از تلویزوین ایران میبینند. آن هم احتمالا بیشتر از شبکه آی فیلم. همچنین تنها 12.5 درصد از این دانشجویان اخبار را از صداوسیما پیگیری میکنند. این یعنی میانگین مخاطب صداوسیما در میان دانشجویان 12 درصد است.
گزارش جامع از نظرسنجی ایسپا در تصاویر زیر است.
تبلیغات همچنان گران و زیاد؟
با این حال گزارشهای متعدد نشان میدهد که صداوسیما همچنان بیش از نیمی از ارزش کل تبلیغات کشور را به خود اختصاص داده است. این یعنی همچنان برندهای مختلف ترجیح میدهند تا محتوای تبلیغاتی شان از قاب تلویزیون منتشر شود. اگرچه به نظر میرسد تبلیغات دیجیتالی و مجیطی در دو، سه سال گذشته بسیار مورد توجه قرار گرفته است اما باید گفت که تلویزیون همچنان رسانه عامتر و گستردهتری است که برای تبلیغ کاهای با مصرف عمومی بالا، گزینه مناسبی است.
شاید به همین دلیل است که همچنان برندهایی برای حضور در تلویزیون برنامه ریزی دارند. این در حالی است که بسیاری از برندهای بزرگ استارتاپی اصولا کمپینهای خود را بدون در نظر گرفتن تلویزیون میبندند و بسیاری از برندهای نوپا در حوزه صنایع تولیدی و خدماتی نیز یا توان پرداخت هزینههای تبلیغات در تلویزوین را ندارند و یا اصولا در چنین حوزهای فعالیت نمیکنند.
این موضوع نشان میدهد که دست کم در پنج سال آینده و در صورت وجود شرایطی مثل امروز که مخاطبان تلویزیون در کمترین شمار خود هستند، حجم تبلیغات تلویزیونی دستکم تا 40 درصد کاهش خواهد یافت.